- تماس گرفتن
- پرماسیدن
معنی تماس گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو
- تماس گرفتن
- ملاقات، مصاحبه
- تماس گرفتن
- Contact, Phone
- تماس گرفتن
- контактировать , позвонить
- تماس گرفتن
- kontaktieren, anrufen
- تماس گرفتن
- контактувати , подзвонити
- تماس گرفتن
- kontaktować się, zadzwonić
- تماس گرفتن
- 联系 , 打电话
- تماس گرفتن
- contactar, telefonar
- تماس گرفتن
- contattare, telefonare
- تماس گرفتن
- contactar, telefonear
- تماس گرفتن
- contacter, téléphoner
- تماس گرفتن
- contact opnemen, telefoneren
- تماس گرفتن
- ติดต่อ , โทร
- تماس گرفتن
- menghubungi, menelepon
- تماس گرفتن
- تصارح , هاتف
- تماس گرفتن
- संपर्क करना , फोन करना
- تماس گرفتن
- ליצור קשר , להתקשר
- تماس گرفتن
- 連絡する , 電話する
- تماس گرفتن
- 연락하다 , 전화하다
- تماس گرفتن
- iletişime geçmek, telefon etmek
- تماس گرفتن
- kuwasiliana, kupiga simu
- تماس گرفتن
- যোগাযোগ করা , ফোন করা
- تماس گرفتن
- رابطہ کرنا , فون کرنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گرمابه رفتن خود شستن استحمام کردن بدن خود را شستشو دادن
آمار گرفتن، حساب کردن، بر شمردن
اعراض کردن، منحرف شدن
با تردستی طاسها را طوری انداختن که خالهای مورد نظر بیاید گرفته زدن کعبتین
خسوف شدن، لکه شدن صورت یا عضوی از بدن بطور دایم. توضیح مردم پندارند که در هنگام کسوف ماه مادر چنین شخصی با ناخن صورت یا عضوی از بدن خود را خارانده همانجا در طفلی که در شکم داشته لکه دار شده